سرباز فاطمه

سربازان فاطمه آماده اند

سرباز فاطمه

سربازان فاطمه آماده اند

سرباز فاطمه
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز کسانی هستند که دلشان شهادت میخواهد جنگ امروز جنگ نرم است. جنگی بدون صلاح.جنگ امروز با قلم است.با علم است.
جنگ امروز این است که ما باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم.
جنگ امروز بودن یا نبودن اسلام است.
جنگ امروز جنگ نرم است جنگی بدون خون ریزی اما با تیر های با تخریب بسیار بالاتر.
سربازان فاطمه آماده اند

For years the war ended, but their hearts are still those who want to witness today's war is war. No good war. Wars today with pens., With science.
War today is that we should be supporting the supreme leader.
War today is whether or not Islam.
Today, war is war, war without bloodshed, but shot with a much higher damage.
F. soldiers are ready
تصویر منتخب

تصویر منتخب

آمد رمضان هست دعا را اثري دارد دل من شور و نواي دگري ما بنده عاصي و گنهكار توييم اي داور بخشنده بما كن نظري
خاکریزفرهنگی

*1786* هرکس تصور کند که 34 سال مبارزه امام صادق(ع) تنها برایتدوین احکام فقه بوده، مرتکب اشتباهی تاریخی شده.هدف نهاییامام ششم همانندسایر ائمهاطهارایجادحکومت اسلامی بوده. رهبر انقلاب26.7.68 --------------------------------------------- *1888* ای آنکه خدا ستوددر قرآنت جانم به فدای سینه ی سوزانت ای جعفرصادق ای امام مسموم سوزد دل ما ز تربت ویرانت.
حمایت می کنیم

حمایت از جزیره همیشه ایرانی ابوموسی

حدیث تصویری

حدیث روز

یادی از فرماندهان

یادی از فرماندهان شهید مهدی زین الدین

چند ماهی مرخصی نرفته بودم. موی سرو صورتم بلند شده بود. دل آذر با فرمانده لشکر داخل سنگر شدند.اولین بار بود که حاج مهدی زین الدین را از نزدیک می دیدم. با خنده گفت : ((چند وقته مرخصی نرفتی؟! لابد با این قیافه توی خونه راهت نمی دن!!)) بعد قیچی دل آذر را گرفت و شروع به کوتاه کردن موهایم کرد. سپس در گوش دل آذر یک چیزی گفت و رفت. دلآذر گفت : ((وسایلتو جمع کن. باید بری مرخصی!)) گفتم: ((آخه...)) گفت: ((دستور فرمانده لشکره.)) /نام فرمانده: مهدی زین الدین /سن فرمانده: 25 سال /تاریخ شهادت: 1363 /محل تولد: تهران /منطقه شهادت: سردشت
آخرین نظرات


http://img.ir/vQVc.jpg



چند ماهی مرخصی نرفته بودم. موی سرو صورتم بلند شده بود. دل آذر با فرمانده لشکر داخل سنگر شدند.اولین بار بود که حاج مهدی زین الدین را از نزدیک می دیدم. با خنده گفت : ((چند وقته مرخصی نرفتی؟! لابد با این قیافه توی خونه راهت نمی دن!!)) بعد قیچی دل آذر را گرفت و شروع به کوتاه کردن موهایم کرد. سپس در گوش دل آذر یک چیزی گفت و رفت. دلآذر گفت : ((وسایلتو جمع کن. باید بری مرخصی!)) گفتم: ((آخه...)) گفت: ((دستور فرمانده لشکره.)) /نام فرمانده: مهدی زین الدین /سن فرمانده: 25 سال /تاریخ شهادت: 1363 /محل تولد: تهران /منطقه شهادت: سردشت






------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------




یادی از فرماندهان شهید علیرضا موحد دانش


دستش را که از آرنج قطع ده بود با بند کفش بست و داخل جیبش گذاشت! تا وقتی رنگ چهره اش سفید نشده بود، کسی متوجه چیزی نشد. خلاصه با التماس،حاجی را عقی برگرداندند. به بیمارستان که رسید، با کمال خونسردی دست قطع شده را روی میز گذاشت و گفت:((دکتر جون! این دست قلم شده مال منه ببین اگه می تونی یه کاریش بکن!)) دکتر تا دست قطع شده را دید، از حال رفت! نام فرمانده: علی رضا موحد دانش/سن فرمانده: 25سال/تاریخ شهادت: 1362/ محل تولد:تهران/منطقه شهادت: منطقه حاج عمران



--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


http://img.ir/qXRc.jpg


یکی از اعضای جدا شده گروهک منافقین اظهار داشت:((اصولا هر عملیات موفقی که در داخل ایران انجام می شد سازمان منافقین جشن مفصلی می گرفت،ولی ترور صیاد یک اتفاق ویژه بود و سازمان هم سنگ تمام گذاشت. آن روز جشن عمومی اعلام شد و تیر گذاشت. آن روز جشن عمومی اعلام شد و تیر هوایی و شیرینی و شام جمعی دادند، اتفاقی که به ندرت می افتاد. رجوی هم در یک نشست عمومی این ترور را تبریک گفت. بالاخره صیاد یکی از فرماندهان بزرگ عملیات مرصاد بود که ضربه سختی به پیکر سازمان وارد کرده بود)) نام فرمانده:علی صیاد شیرازی/سن فرمانده:55سال/تاریخ شهادت:1378/محل تولد:در گزاز توابع خراسان رضوی/منطقه شهادت:تهران



---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


یادی از فرماندهان شهید مهدی باکری

از دور فرماندهی نمی کرد.نصفه شب قبل از عملیات صدای می آمد. از صدایش او را شناختن.به من گفت:((یک لودری قرار بود بره تو خط و خاکریز ها را تقویت کندو دو تا راننده قرار بود بیاد. من اومددنبال آنها)) توی تاریکی در سنگر ها صدا کردیم اما کسی پیدا نشد و باکری هم برگشت. صبح دیدیم به عنوان راننده لودر،آقا مهدی خودش کار ها را تمام کرده. در حالی که چند شبانه روز استراحت نکرده بود. نام فرمانده: مهدی باکری /سن فرمانده: 29 سال /تاریخ شهادت: 1363 /محل تولد: میاندواب /مننطقه شهادت: شرق دجله

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(به روز رسانی خواهد شد)